استاد مصطفی اربابی*
مقدمه:
الحمدلله ربّ العالمین و الصّلاة و السّلام علی نبینا محمّد و علی آڵه و صحبه و سلّم. غرض از این نوشتار، نکوهش اختلاف در دیدگاههای فقهی و نگرشهای فکری و برداشتهای گوناگون در نصوص دینی نیست، زیرا تنوع و تکثیر، ریشه در فطرت آدمی و جهان آفرینش دارد که در این راستا آشنایی با فرهنگ اختلاف کافی است تا مانع تفرقه و جدایی گردد.
این گفتار برگرفته از نوشتههای استاد مرحوم سعید حوی (رحمه الله تعالی) دعوتگر بزرگ اسلامی است که اندکی در آن دخل و تصرف صورت گرفته است .
هدف، شناخت عوامل تفرقه و جدایی از درون است، که خود نوعی آسیبشناسی درونی به شمار میآید.
بدیهی است نقش دسیسههای خارجی در ایجاد تفرقه و جدایی میان مسلمانان بر همگان مبرهن و آشکار است.
چکیدهی سخن:
نگارنده برای شناخت عوامل و اسباب جدایی مسلمانان به قرآن کریم مراجعه کرده و در تفسیر آیات از برخی احادیث شریف نبوی صلی الله علیه و آله و صحبه وسلم بهره برده است . او در این سخن، بیتوجهی مسلمانان به توصیههای خداوند در مورد صراط مستقیم و روی آوردن به راههایی که شیطان ترسیم کرده، گرفتن بخشی از دین و کنار گذاشتن بخشی دیگر، کینهتوزی و حسد (آفت اخلاقی)، بهرهنگرفتن از عقل سلیم، دنیاپرستی و به فراموشی سپرده شدن جهان آخرت، دور شدن از صفاتی که رحمت خدا را در پی می آورد ، بخل و هواپرستی و خودپسندی و خودرأیی را عوامل تفرقه و جدایی مسلمانان دانسته است.
یادآوری:
بر همگان روشن است که مسئولان امور و داعیان دینی، مسئولیت حفظ هویت دینی و ایمانی و وحدت و انسجام مسلمانان را به عهده دارند. اما در مواردی چه بسا که پرداختن به این مهم، انسان را از خود او غافل کند. بنابراین اگر چه مبلغان دینی و مجریان و مسئولان امور در راستای تحقق منویات رهبری برای: (اتحاد ملی و انسجام اسلامی) از هیچ تلاشی دریغ نمیکنند. (و این تلاشها جای قدردانی دارد) اما مبادا تصور کنند که آنان دچار این گونه آسیبها نمیشوند. زیرا ممکن است در مسیر روزگار هر انسانی در معرض این عوارض قرارگیرد. بدیهی است تأثیر عمل مسئولان امور و داعیان دینی در راستای وحدت یا تفرقه مسلمانان، به عنوان الگو، انکار ناپذیر است.
عوامل تفرقه و جدایی در میان مسلمانان:
در قرآن کریم علل و اسبابی را که منجر به تفرقه و جدایی میگردد به شرح ذیل ملاحظه میکنیم:
1. رهاکردن صراط مستقیم و رفتن به راههای شیطان
خدای تعالی فرموده است : (و لاتتبعوا السبل فتفرق بکم عن سبیله ذالکم وصاکم به لعلکم تتقون)الانعام/153
- از راههای دیگر «جز صراط مستقیم» که موجب تفرقه و پریشانی شما است، و شما را از راه خدا جدا میکند، متابعت نکنید . این است سفارش خدا به شما باشد که تقوا پیشه سازید...
از مفهوم این آیه برمیآید، که در پیش روی ما دوراه قرار دارد یکی راه خدا و دیگری راههای شیطان که کوچه پس کوچههای بسیاری دارد. اگر مردم راه خدا را ترک کنند و راههای شیطان را در پیش گیرند، دچار تفرقه و جدایی میشوند. چنانچه که واقعیت امت ما در این روزگار همین است.
مسلمانان، راه حق را که آنان را به هم پیوند میدهد ترک کرده، و راههای باطل و بیهوده را در پیش گرفتهاند، بدیهی است راههای باطل و بیهوده، گوناگون و زیاد است.
اگر مردم را به حق ( صراط مستقیم) – که همان راه نعمتیافتگان است، و روزی پنج نوبت مؤمنان در نماز آن را از خدا میطلبند – باز نیایند، باطل و بیهودهکاری و راههای شیطانی، آنان را از یکدیگر جدا کرده و آنان را دچار تفرقه و سردرگمی خواهد کرد. راهحل نهایی مراجعه به صراط مستقیم است و بس. برای رسیدن به صراط مستقیم پیروزی از سیره عملی و اخلاقی پیامبر صلی الله علیه و آله و صحبه وسلم ضرورتی انکارناپذیر دارد.
2. به فراموشی سپردن بخشی از دین:
خدای تعالی فرموده است: (فنسوا حظا مما ذکروا به فاغرینا بینهم العداوة و البغضاء) المائدة/ 14
- و از بهره آن چه که به آنان داده شده بود، نصیب بزرگی را از دست دادند، پس در میانشان دشمنی و کینه را برافروختیم-
این آیه اشاره دارد که به فراموشی سپردن بخشی از دین خدا، به دشمنی و تفرقه مسلمانان منجر میشود، چنان که واقعیت کنونی امت ما همین است، و شاید بتوانیم بگوییم هر مسلمانی با آن دست به گریبان است، زیرا هر کدام از مجموعه مسلمانان، از اسلام فهم ناقصی دارند، و هر گروهی بخشی از اسلام را به فراموشی سپردهاند. همین امر به جدایی و تفرقه میان مسلمانان انجامیده است:
(ان الذین فرقوا دینهم و کانوا شیعا لست منهم فی شییء)الانعام / 159
- آنان که دینشان را پراکندند و دستهدسته شدند، تو در چیزی با آنان شریک نیستی-
3. بغی (کینهتوزی و حسد ):
خدای تعالی فرموده است: ( و ما تفرقوا الا من بعد ما جآءهم العلم بغیاً بینهم ) الشوری / 14
به تفرقه و جدایی نگرایید مگر پس از آنکه علم به آنان ارزانی شد، علت آن سرکشی در میانشان بود –
پیامبر خدا صلی الله علیه و آله و صبه وسلم ( بغی) را چنین تفسیر کردهاند:
( بیماری ملتهای پیشین، یعنی حسد و کینهتوزی به طور خزنده در میان شما پدید آمده است بدانید که حسد و کینهتوزی همان تیغ سلمانی است. نمیگویم موهای شما را میتراشد بلکه تیغی است که دین شما را میتراشد.) سنن ابو داود/4273، مسند امام احمد/1338.
بنابراین بعضی بغی همان حسد بردن بر نعمتی است که خداوند به مسلمانی ارزانی فرموده است.
حسد یکی از ریشههای کفر و جدایی است . پیامبر خدا سوگند یاد کرده است که: ایمان و حسد هرگز در یک قلب جمع شدنی نیستند. مسلمانان همانند یک جسم هستند، چنان که پیامبر (ص) آنان را به یک جسد تشبیه فرموده است.
بدیهی است اعضای یک جسد نسبت به یکدیگر حسد نمیورزند، بلکه همدیگر را تکمیل میکنند، هیچ عضوی آرزو نمیکند که بجای عضو دیگری باشد. تا زمانی که مسامانان از لحاظ تربیتی به این حالت شیرین و عالی دست نیابند، بیشک دچار تفرقه و جدایی شد.
4. بهره نگرفتن از عقل سلیم:
خدای تعالی فرموده است: " تحسبهم جمیعاً و قلوبهم شتی ذالک بانهم قوم لا یعقلون ) الحشر/14
- میپنداری آنان متحد هستند، در صورتی که دلهایشان پراکنده است، علت آن این است که آنان قومی هستند که نمیاندیشند -
بیعقلی یکی از علل و اسباب تفرق و تشتت است. به نسبت ما مسلمانان عقل عبارت است از: وادار کردن نفس به تسلیم شدن در برابر کتاب خدا . خدای تعالی فرموده است:
( انا انزلناه قرآنا عربیا لعلکم تعقلون ) یوسف /2
- این قرآن را به زبان عربی فرو فرستادیم باشد که بیندیشید -
به هر اندازه مسلمانان، به فهم و عمل قرآن تلاوت قرآن همت کنند، بر عقلشان افزوده میشود، و این امر به افزایش وحدت دلها میانجامد. بدیهی است دور شدن از قرآن و به فراموشی سپردن تعالیم آن یکی از بزرگترین عوامل جدایی است.
5. گرایش به دنیا و فراموش کردن آخرت:
خدای تعالی فرموده است : (حتی إذا فشلتم و تنازعتم فی الأمر و عصیتم من بعد ما اراکم ما تحبون منکم من یرید الدنیا و منکم من یرید الآخرة ) آل عمران /152
- تا وقتی که سستی کرده و در کار کشمکش نمودید، این کشمکش پس از آن چیزی بود که به شما آن را نمایاندیم، و شما آن را دوست میداشتید. برخی از شما در پی دنیا بودید و برخی در پی آخرت .-
از جمله عوامل تفرقه و جدایی میان مسلمانان فراموش کردن آخرت و اقبال به دنیا است، به همین دلیل پیامبر خدا(ص) مؤمنان را از سقوط در بیماری خطرناک جدایی و تفرقه و نابودی به این مضمون برحذر داشته است.
«درهای دنیا بر شما گشوده نمیشود، مگر آنکه خداوند تا به روز قیامت میانتان کینه و دشمنی میاندازد.» مسند امام احمد/89
راه نجات از این بیماری بازگشت به راه خدا (صراط مستقیم) یعنی توحید دلها، جهان آخرت و به عبارتی فراموش نکردن آخرت است.
6. دوری از رحمت خدا :
خدای تعالی فرموده است : «و لایزالون مختلفین إلا من رحم ربک» هود/118
- همواره در اختلاف و کشمکش خواهند بود مگر کسی را که پروردگارت بر او رحم آورد.
ریشه جدایی مردم از یکدیگر، دوری از رحمت خداست خداوند کسانی را که مشمول رحمت او میشوند معرفی کرده است: ( والمؤمنون والمؤمنات بعضهم اولیاء بعض یامرون بالمعروف و ینهون عن المنکر و یقیمون الصلاة و یؤتون الزکاة و یطیعون الله و رسوله اولئک سیرحمهم الله)
- مؤمنان همگی یار و دوستدار یکدیگرند، به کارهای خوب فرمان میدهند، و از پلشتیها باز میدارند و نماز را برپای میدارند و زکات را ادا میکنند و از خدا و رسول او فرمان میبرند، کسانی که دارای این صفات هستند، خداوند آنان را مشمول رحمت خویش قرار خواهد داد-
هرکه دارای این صفات بیان شده در آیه باشد، مستحق رحمت خداست، و چون مردم لایق دریافت رحمت خدا دلهایشان به الفت و پیوند میرسد:
( و ألّف بین قلوبهم لو انفقت ما فی الأرض جمیعا ما الّفت بین قلوبهم و لکن الله ألّف بینهم ) الانفال / 63
-در دلهایشان انس و الفت انداخت، که اگر هر چه در زمین است خرج میکردی نمیتوانستی در دلهایشان الفت اندازی، اما این خدا بود که در میانشان الفت انداخت.-
بدهی است که اگر مومنان نسبت به یکدیگر محبت نداشته باشند، مستحق رحمت خدا نمیشوند و در این صورت از رسیدن به وحدت و همدلی باز میمانند. اگر اهل ایمان نسبت به دیگران خیراندیش نباشند و مردم را به خوبیها نخوانند و آنان را از بدیها باز ندارند، استحقاق رحمت خدا را از دست میدهند، و به اتحاد و انسجام نمیرسند.
پیامبر علیه الصّلوات و البرکات فرموده است: "نخستسن نقصی که بر بنیاسراییل وارد شد این بود که هرگاه کسی با کسی روبرو میشد میگفت: ای فلان از خدا بترس، و آنچه را که میکنی رها کن این کار روا نیست. فردای آن روز آن کس را به همان حالت میدید، اما این کار مانع از خورد و خوراک و همنشینی با او نمیشد. چون بنیاسراییل دچار این بیماری و نقص شدند، خداوند نفرت را در دلهاشان رقم زد:
(لعن الذین کفروا من بنیاسراییل علی لسان داود و عیسی ابن مریم ذالک بما عصوا و کانو یعتدون.کانوا لایتناهون عن منکر فعلوه لبئس ما کانوا یفعلون...) المائدة /79-78
- کافران بنیاسراییل به زبان داود و عیسی بن مریم لعنت شدند، زیرا خدا را نافرمانی کردند و اهل سرکشی و تجاوز بودند. آنان از کارهای زشت که انجام میدادند خود را منع نمیکردند، چه زشت بود آنچه انجام میدادند-
آنگاه پیامبر صلوات الله و سلامه علیه فرمود: "به خدا سوگند یا مردم را به خوبیها میخوانید، و یا آنان را از بدیها و پلشتیها بازمیدارید و دست ستمگر را میگیرید و تسلیم حق میکنید و از تجاوز به حق او را بازمیدارید، یا اینکه خداوند نفرت را در دل هر کدام از شما میاندازد و سپس شما را بسان یهود دچار لعنت میکند." ترمذی/2973، ابوداود/3774، ابن ماجه / 3996 و مسند امام احمد / 3529
اگر مسلمانان نماز را اقامه نکنند و زکات را ندهند، لایق رهمت خدا نمیشوند، اگر آنان از خدا و رسول او فرمان نبرند و دچار مصیبت شوند در این صورت رحمت خدا را از دست میدهند و با از دست دادن رحمت خدا وحدت و همدلی را نیز از دست میدهند.
بنابراین بیتوجهی به این صفات، در حقیقت بیتوجهی به وحدت و همدلی مسلمانان است.
7. بخل و هواپرستی و خودپسندی و خودرأیی:
ابوداود و ترمذی به روایت از ابیثعلبه خشنی آوردهاند که: از پیامبر خدا (ص) درباره آیهی: «علیکم انفسکم» – المائده /105 پرسیدم. ایشان فرمود: "مردم را به خوبیها بخوانید و از بدیها بازدارید اگر دیدید مردم تابع بخل و آز و هوا و هوس هستند و دنیا را بر آخرت ترجیح میدهند و هر کس رأی خود را میپسندد. در این صورت خویش را حفظ کن و از حالت چیره شده بر عوام پرهیز کن، زیرا روزگاری را در پیش دارید که صبر کردن در آن بسان نگاه داشتن اخگر آتش در دست است. کسی که در چنین روزگاری اهل عمل است، ثواب او برابر ثواب پنجاه کس است. گفته شد: یا رسول الله ثواب پنجاه کس از ما یا خود آنان؟ فرمود : بلکه ثواب پنجاه کس از شما." ابوداود/3778، ترمذی/ 2984 و ابن ماجه /4004
این حدیث نبوی اشاره دارد که بخل و هواپرستی و ترجیح دنیا بر آخرت و خودپسندی، صالحان را به گوشهگیری وا میدارد و در نهایت کار جمعی مسلمانان کنار گذاشته میشود و کارها به نحو بایسته انجام نمیگیرد و در نتیجه کار منجر به جدایی و تفرقه میگردد.
سخن آخر:
مسلمانان نباید بسان امتهای پیشین اهل تفرقه و جدایی و کشمکش باشند که خداوند متعال آنان را از این کار منع فرموده است و کشمکش و تفرقه و جدایی را نوعی کفر دانسته است که عاملان آن مستحق عذاب میباشند:
( ولا تکونوا کالذین تفرقوا واختلفوا من بعد ما جائهم البینات و اولئک لهم عذاب عظیم. یوم تبیض وجوه و تسود وجوه فاما الذین اسودت وجوههم اکفرتم بعد ایمانکم فذوقوا العذاب بما کنتم تکفرون ) آل عمران/106 -105
- بسان کسانی نباشید که پس از آمدن معجزات روشن برایشان تفرقه و مشکلات را پیشه ساختند. برای آن گروه عذاب بزرگی مقرر شده است، روزی که چهرههایی سپید و چهرههایی سیاه میشوند. اما به کسانی که چهرههایشان سیاه میشود گفته میشود: آیا پس از ایمانتان به کفر گرائیدید، پس به خاطر کفری که مرتکب شدید از عذاب خدا بچشید.-
والسلام علی عبادالله الصالحین
*نویسنده، مترجم و استاد دارالتّحفیظ حضرت امام ابوحنیفه (رح) تربت جام خراسان.
نظرات
چه کنیم میان مسلمانان تفرقه ایجاد نشود<br /> <br />